تحلیل بورس اوراق بهادار

آموزش تحلیل تکنیکال و بنیادی و نکات بورس.

تحلیل بورس اوراق بهادار

آموزش تحلیل تکنیکال و بنیادی و نکات بورس.

تحلیل بورس اوراق بهادار

در این وبلاگ نکات آموزشی حول محور بورس اوراق بهادار که شامل بخش های مختلفی می باشد وجود دارد.

محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کانال تلگرام سیگنال بورس» ثبت شده است

کانال تلگرام سیگنال (پیشنهاد) خرید و فروش:

telegram.me/stockexchanges

ارزش خالص دارایی ها (NAV)

 

ارزش سهام بر مبنای خالص ارزش دارایی ها ( NET Asset Value ) معمولا برای شرکت های سرمایه گذاری مورد استفاده قرار میگیرد.
ارزش خالص دارایی ها یا
NAV یک شرکت سرمایه گذاری با ویژگی های یک صندوق سرمایه گذاری مشترک ، حاصل تفاوت کل دارایی ها منهای کل بدهی های آن تقسیم بر تعداد سهام شرکت است .

 

در ارزشیابی شرکت ها ، NAV را از طریق تفاوت ارزش دفتری دارایی ها و بدهی ها محاسبه می کنند و در صندوق های سرمایه گذاری مشترک ، NAV را از طریق کسر بدهی صندوق از ارزش روز کل پرتفوی و در شرکت های سرمایه گذاری از طریق کسر بدهی های شرکت از مجموع ارزش روز کل رتفوی شرکت به علاوه ارزش دفتری دارایی های دیگر به دست می آورند.

 

 

لازم به ذکر است به دلیل برخی مشکلات ساختاری در شرکت های سرمایه گذاری بورس اوراق بهادار باعث می شود که نتوانیم NAV شرکت را دقیق محاسبه کنیم که به شرح زیر می باشند :
۱ – اکثر شرکت های سرمایه گذاری بورسی کشور فعالیتی ترکیبی دارند یعنی علاوه بر مدیریت سرمایه گذاری در اوراق بهادار اقدام به کنترل و مدیریت دیگر شرکتها ( هلدینگ ) نیز می نمایند. عملیات هلدینگی موجب پیچیدگی و ابهام در محاسبه
NAV هر سهم می گردد.
۲ – اکثریت شرکت های سرمایه گذاری بورسی ، دارای پرتفوی غیر بورسی نیز می باشند. قیمت گذاری شرکت های غیر بورسی که غالبا حجم عظیمی از سرمایه گذاری ها را تشکیل می دهد نیز با دشواری ها و ابهام های متعددی رو به روست ، به نحوی که با اطلاعات یکسان ، دو تحلیگر مالی
NAV های کاملا متفاوتی را استخراج می کنند. فقدان گزارش ها EPS و نوع فعالیت چنین شرکت هایی در برخی موارد به تنوع محاسبات دامن می زند.
۳ – در مفهوم محاسبه
NAV هر سهم فرض بر آن بوده است که شرکت سرمایه گذاری به جز پرتفوی سرمایه گذاری خود دارایی های با اهمیتی نداشته باشد. در حالی که دارایی های بسیاری از شرکتهای سرمایه گذاری بورسی حاوی حجم بالایی از اموال و دارایی های غیر سرمایه گذاری است که محاسبه NAV هر سهم را مخدوش می سازد.
۴ – برخی از شرکتهای سرمایه گذاری بورسی موجود علاوه بر فعالیت های سرمایه گذاری در گیر فعالیت های تولیدی و خدماتی هستند. مسلما محاسبه
NAV هر سهم چنین شرکت هایی فاقد محتوای علمی و عملی است.


منبع: ecoSahm.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۱:۲۴
سامان ایران

کانال تلگرام سیگنال خرید و فروش رایگان:

آموزش اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band)

باند بولینگر اولین بار توسط جان بولینگر در سال 1980 به وجود آمده است. باند بولینگر از اندیکاتورهای قدرتمند تکنیکالیست ها شناسایی شده است. باند بولینگر در اطراف و ساختار قیمت یک سهام  و در طول یک روند کشیده شده است. مکانی که باند بولینگر در آن نوسان می کند در قسمت بالا و پایین میانگین متحرک قرار دارد.

باند بولینگر از چه اجزایی تشکیل شده است :

از سه قسمت تشکیل شده است :

1. میانگین متحرک ساده : این میانگین متحرک ساده معمولا در بازه زمانی  20 روزه تنظیم شده اند.  میانگین متحرک ، میانگینی از قیمت سهم در طول یک بازه زمانی (که معمولا 20 روزه می باشد) است.  منظور از متحرک بودن میانگین این است که  قیمت در بازه های زمانی مختلف ، یکسان نمی باشد، بلکه متغیر می باشد .

2. باند بالایی : با استفاده از 2 انحراف معیاری تخمین زده می شود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.

3. باند پایینی : با استفاده از 2 انحراف معیاری تخمین زده می شود که از میانگین متحرک ساده کمتر  هستند.

شکل زیر  نمایی از باند بولینگر  در سهم پترول می باشد.

اندیکاتور بالینگربندز

زمانی که باند بولینگر باریک می شود به این معنا می باشد که نوسانات در قیمت سهم در حال کاهش یافتن هستند ، همچنین وقتی که باند بولینگر وسیع می شود این موضوع به این صورت تفسیر می شود که نوسانات در قیمت سهم در حال افزایش پیدا کردن می باشد. در همین قسمت دانستن این موضوع می تواند جالب باشد که وقتی باند بولینگر فشرده می شود از جهت دیگری ( که منظور خطوط روند که شامل میانگین متحرک و خطوط بالا و پایین آن است )  یک  نوع سیگنال محسوب می شود مبنی بر اینکه روند سهم در حال تغییر کردن می باشد. به شکل زیر در خصوص این مطلب توجه کنید :

اندیکاتور بالینگربندز

همان طور که در شکل مشاهده می کنیم ، پس از اینکه خطوط باند بولینگر به یکدیگر نزدیک شده اند ، بعد از آن شروع یک روند صعودی در سهم را می بینیم. به صورت ساده می توان گفت زمانی که قیمت پایانی سهم ، به سمت باند بالایی حرکت کند به این معنی است که بازار در وضعیت اشباع خرید قرار دارد  و امکان تغییر روند غریب الوقوع می باشد و هرگاه که قیمت پایانی ، به سمت باند پایینی حرکت کنند اشباع فروش در بازار را نمایان می کند. در این قسمت این موضوع که تحلیلگران تغییر نوسانات در باند بولینگر به موقع در نظر داشته باشند بسیار ضروری است.

شکست در باند بولینگر

شکست در باند بولینگر پس از یک دوره تثبیت ، به وجود می آید و زمانی صورت می گیرد که قیمت به محدوده خارج از باند نزدیک می شود.

شکل زیر نمونه ای از شکست باند بولینگر را به خوبی نشان می دهد:

اندیکاتور بالینگربندز

نکته مهمی که در صورت شکسته شدن باند بولینگر باید در نظر گرفت این است که ،  در صورت شکسته شدن باند توسط قیمت سهم ، برای اطمینان بیشتر از اینکه روند سهم چگونه می خواهد پیش برود ،بهتر است که  از خطوط  حمایت و مقاومت استفاده می کنیم.

به شکل زیر که نمونه ای از یک روند صعودی قیمتی قوی می باشد توجه کنید. همان طور که مشخص روند صعودی است و قیمت تمایل به افزایش یافتن دارد . و در همین قسمت ، خط میانگین متحرک به عنوان خط حمایتی در نظر گرفته شده است.

اندیکاتور بالینگربندز

نکته در مورد باند بولینگر: 

زمانی که روند سهم میل به صعود شدن داشته باشد ، خط میانگین متحرک به عنوان حمایت  برای سهم در نظر گرفته می شود .  اما  زمانی که روند سهم نزولی می شود ، خط میانگین متحرک به عنوان مقاومت در نظر گرفته می شود.

اندیکاتور بالینگربندز

نتیجه گیری در آموزش اندیکاتور باند بولینگر  

به طور خلاصه می توان گفت که باند بولینگر ، نوساناتی که در هر زمان در سهم به وجود می آید را به خوبی نشان می دهد( در واقع تحلیلگر را از بیشترین و کمترین قیمتی که برای سهم به وجود می آید آگاه می کند) .  این ابزار برای معامله گرانی که به دنبال فرصت های مناسب در رنج بازار ، در نقاط اشباع خرید و اشباع فروش هستند هم کمک بسیاری می کند. در استفاده کردن از این اندیکاتور باید این نکته را در نظر بگیرید که به تنهایی ، نباید مورد استفاده قرار بگیرد بلکه باید در کنار ابزاهای دیگر تحلیل تکنیکال به کار گرفته شود.

منبع: تارنمای تحلیل ها www.tahlilha.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۵ ، ۱۲:۰۴
سامان ایران

کانال تگرام با توضیحاتی آموزشی درباره روند سهام: 

telegram.me/stockexchanges


چنگال اندروز

چنگال های “اندروز” (اندری) ، تکنیکی برای استفاده از روند ها می باشد. “آلن اندری” ابداع کننده این روش اعتقاد داشت خطوط روند کلاسیک کارایی بالایی در بازارها ندارند و خطوط روندی که از نقاط و پیوت های بیشتری می گذرد بسیار کاربردی تر می باشد.

 

در عین حال بر مبنای این خط مرکزی باید تمامی نوسانات قیمت را در بین دو بال، که کانالهایی را برای قیمت می سازند داشته باشیم.
برای ترسیم یک “چنگال اندروز” تحلیلگر به سه نقطه (پیوت) که آغازگر موج های جدید باشد، نیاز دارد و پس از ترسیم چنگال پیچفورک باید مشاهده نماید که آیا چنگالش سه اصل اساسی ترسیمی را رعایت کرده یا خیر.
همانطور که در شکل زیر مشاهده می شود برای ترسیم یک چنگال پیچفورک به سه نقطه (پیوت) آغاز موج نیاز داریم. نقاط
A وC نقش های یکسانی در تغییر جهت قیمت داشته اند و نقطه B نقشی خلاف نقاط A و C برای جابجایی قیمت ایفا می کند.

 

بدین معنی که اگر نقاط A وC روندهای صعودی جاری را تبدیل به روند نزولی کرده اند نقطه B روند نزولی جاری را تبدیل به صعودی کرده است. در ترسیم چنگال صعودی این نقش ها معکوس می شود.

چنگال اندروز

برای ترسیم یک چنگال به سه نقطه نیاز داریم که تا به اینجا با آنها آشنا شدیم. از این نقاط درک کردیم که تغییرات قیمت معمولا به صورت سینوسی و با تصحیح همراه هستند. برای ترسیم  خط میانه که بیشترین نوسانات را قیمت حول آن محور داشته است می توان ما بین نقاط B و C را شناسایی کرد(محدوده سبز رنگی که در تصویر بالا بین B و C وجود دارد) و خطی را از نقطه A به این نقطه میانی ترسیم کرد.

 

این خط شیب و زاویه خاصی نسبت به تغییرات قیمت دارد که نوسانات بسیاری حول این محور است. به اندازه شیب خط میانی می توان به موازاتش خطوطی را از نقاط  B وC  ترسیم کرد. معمولا قیمت مانند شکل، حول این محور و خط میانی بارها نوسان دارد. در عین حال نسبت به قیمت چنگال های بالا و پایین که موازی با خط میانی ترسیم شده عکس العمل نشان می دهد.

اصول اساسی ترسیم یک چنگال “اندروز” مناسب :

 

برای ترسیم یک چنگال “اندروز” سه اصل باید وجود داشته باشد تا چنگال ما برای استفاده مقبول باشد. این سه اصل به شرح زیر است:
الف) در یک چنگال اندروز (اندروز پیچفورک)  محدوده جابجایی قیمت حتما باید بین دو چنگال کناری(بال کناری) قرار گرفته باشد. بنابراین زمانی که قیمت از بین دو چنگال کناری خارج شود چنگال ترسیمی دیگر مورد تایید نخواهد بود.
ب) نقطه
C در چنگال نزولی حتما باید بین نقاط A وB قرار گرفته باشد و در روند صعودی نقطه C باید بین نقاط A وB قرار گرفته باشد یعنی موج تصحیحی B به C حتما باید در محدوده نقاط A تا B باشد. اگر این اصل پا برجا نباشد و به عنوان مثال نقطه A بین نقاط B و C باشد نشانه دهنده این موضوع است که روندی قالب، در جهت صعودی یا نزولی در بازار وجود ندارد.
ج) اصل سوم نیز مانند اصل قبلی به این نکته اشاره دارد که نقطه
C حتما باید بین نقاط A وB قرار گرفته باشد و نقطه B ما بین نقاط A و C نباشد. این مورد زمانی به وجود می آید که با وجود روند صعودی یا نزولی، تصحیحی کامل بین A تا B در نقطه C وجود ندارد.

نحوه استفاده از چنگال “اندروز” :


زمانیکه با ترسیم چنگالی کامل که تمامی اصول در آن رعایت شده است آشنا شدیم تکنیک هایی برای استفاده از چنگال “اندری” وجود دارد که می توانیم از آنها برای معامله در بازار استفاده کنیم.
1) روش استفاده اول از “چنگال اندری” زمانی است که با وجود ترسیم صحیح چنگال قیمت ها در بازار به سمت خط میانی چنگال حرکت نمی کنند.

 

قیمت ها در روند نزولی اطراف بال پایینی و در روند صعودی اطراف بال بالایی حرکت دارند. این مساله که قیمت به خط میانی داخل چنگال نمی رسد می تواند نشانه ای از تضعیف قدرت روند جاری بازار در حالت فعلی باشد از این رو احتمال اینکه بال پایینی یا بالایی که قیمت حول آن خط در حال نوسان است شکسته شود بسیار محتمل است.

 

شکل زیر نمونه ای از حالت اول ورود به معامله را برای یک چنگال صعودی نشان می دهد که با شکسته شدن خط بال پایینی می توان وارد معامله فروش شد.

چنگال اندروز

2) قاعده دوم برای ورود به معامله زمانی ایجاد می شود که قیمت با اینکه به سمت خط میانی در حال حرکت است یک گپ(شکاف) در نزدیک خط میانی ایجاد می کند.

 

گپ یا تثبیت قیمت در چنگال صعودی روی خط میانی و گپ یا تثبیت در چنگال نزولی زیر خط میانی نشانه ای پایداری روند در جهت فعلی می باشد. این موارد موقعیت های خوبی را برای ورود به معامله ایجاد می کنند. مثال این نمونه را در مثال زیر می توان مشاهده کرد.

چنگال اندروز

 

3) قاعده سوم استفاده از چنگال زمانی مورد استفاده برای ورود به معامله قرار می گیرد که خط میانی برای قیمت تبدیل به یک خط حمایت یا مقاومت می شود و از پیشروی قیمت در روند نزولی به زیر خط میانی و در روند صعودی از پیشروی قیمت به بالای خط میانی جلوگیری می کند. 

 

معمولا برای استفاده از این ابزار در مورد ورود به معامله از شاخص نمای تکنیکی Stochastic استفاده می شود. اگرچه حالت بهینه برای ورود به معامله با مشاهده چنین وضعیتی که خط میانی چنگال حکم حمایت یا مقاومت را داشته، صبر کردن تا زمانی است که بال بالایی یا بال پایینی شکسته شود.

چنگال اندروز


منبع: ecoSahm.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۵:۵۰
سامان ایران